برای همدردم...
نمی دانستم آنچه را که تا کنون تصور می کردم
با آنچه واقعیت داشت
فاصله ای به درازای یک زندگی دارد!!!
نمی دانستم و ای کاش هیچگاه
نمی خواستم که بدانم...
ولی انگارهمه چیزوهمه کس

دست دردست هم تقدیری را رقم زدند
تا سرنوشت مرا
به آنچه باید بدانم محکوم نماید
و من خواسته یا ناخواسته سرگذشت تو را دانستم
سرگذشتی که من نیز
چون تو در آن سهیم بوده ام!
پس بدان که دانستن حق من بود
ولی ای کاش
ای کاش درهمان نادانسته ها غرق می ماندم.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۲۸ ب.ظ توسط انتظار
|
کنون چه کنم با خطای دلم....