..
چقدر سخته
توی چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید
و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد
نگاه کنی و ...
به جای اینکه لبریز از کینه بشی
حس کنی هنوزم دوستش داری....
چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی
که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده...
چقدر سخته توی خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی
اما وقتی دیدیش
چیزی جز سلام نتونی بگی!!
چقدر سخته وقتی پشتت بهشه
دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه
اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه
هنوزم دوستش داری...
چقدر سخته گل آرزوهاتو توی باغچه دیگری ببینی
و
هزار بار توی خودت بشکنی
و
اونوقت مجبور باشی بهش بگی
گل من باغچه نو مبارک...
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۶:۴۵ ب.ظ توسط انتظار
|
کنون چه کنم با خطای دلم....